به نام تو كه بي تو هيچم
موضوع صحبت در تاريخ: ۱۴ / ۳ / ۱۳۸۹
چگونه اراده خود را قوي كنيم؟
اراده چيست؟
بعد ازخواست خداوند و جبر روزگارآنچه كه انسان را در زندگي هدايت ميكند اراده است .
جبر روزگارچيست؟
هرآنچه را كه انسان توانايي تغييرآن را ندارد مثل زلزله، مرگ، شرائط سخت زندگي مثل فرزند و يا عزيزي مريض داشتن و يا از نظرمالي درمضیقه بودن و هزاران هزار مثال ديگر از همين قبيل را جبر روزگارمينامند.
چطور ميتوان با نفس خود مبارزه كرد؟
از نظر من يكي ازبزرگترين تفاوتهاي بين انسان و حيوان كنترل نفس و مبارزه با آن است و انسان تا زماني كه توانايي كنترل نفس خود را نداشته باشد شايسته كلمه انسان نيست، پس اولين قدم براي مبارزه با نفس درك خطرناك بودن آن است، من متأسفم براي پدر و مادراني كه فرزندانشان با كمي گريه كردن و قهركردن ميتوانند به خواستههايشان برسند. اينگونه پدر و مادرها فكر ميكنند به فرزندان خود خدمت ميكنند و غافلند كه بزرگترين خيانت را ناخواسته به فرزندان خود ميكنند و هرگز مبارزه با نفس را به فرزندان خود نياموختهاند، اگر ما هم ازكودكي هرآنچه را كه خواستهايم خوردهايم هرآنچه را كه خواستهايم پوشيدهايم و هرجا كه خواستهايم خوابيدهايم قطعاً ما هم مبارزه با نفس را تا به امروز نياموختهايم و در زندگيمان هرلحظه امكان دارد شرف وانسانيت خود را مورد سوال قراردهيم، بيایيد تا قبل ازآن كه خدايي نكرده نفس ما به ما ضربه بزند آن را مهار كنيم و از همين امروز به بعد حتي سركوچكترين مسائل هم با آن مبارزه كنيم تا به لطف خداوند بتوانيم روز به روز توانا و تواناتر شويم.
چگونه تواناييهايمان را درك كنيم؟
من ازخيلي افراد راحت طلب شنيدهام كه وقتي به آنها ميگویيد گناه نكنيد ميگويند: آن حضرت علي (ع) وحضرت فاطمه (س) و پيغمبران بودند كه گناه نميكردند، وقتي ميگویيد كمي فكركنيد ميگويند آن انيشتين بود كه فكر ميكرد، وقتي ميگویيد كمي كاركنيد ميگويند كار براي تراكتور است و آن رعيتهاي قديم بودند كه كارميكردند. اينگونه افراد آنقدر راحت طلب هستند كه هرگز به درك تواناييهاي خود نميرسند، اما افراد عاقل خوب ميدانند كه بهترين افراد دنيا هم بندۀ خداوند بودهاند و دو تا چشم دو تا دست دو تا پا دو تا گوش و يك زبان داشتهاند و به هرحال خود را با آنها برابر ميدانند به دليل اينكه خود را بندۀ خداوند ميدانند و اعضاي بدنشان وداشتههايشان را نيز با آنها برابر ميدانند، به همين دليل به تواناييهاي خود ايمان ميآورند و اگر هم در زندگي هيچ وقت به هيچ كجا نرسند هرگز تواناييهاي خود را انكار نميكنند اینگونه افراد خوب ميدانند كه توانايي داشتهاند اما ازآن استفاده نكردهاند.
چه افرادي در زندگي انگيزههاي ارزشمند دارند؟
افرادي كه هرجا كه بايد بخورند ميخورند و نه هرجا كه دلشان بخواهد، هرجا كه بايد بروند ميروند ونه هرجا كه دلشان بخواهد، هرجا كه بايد بخوابند ميخوابند و نه هرجا كه دلشان بخواهد، هروقت كه بايد كاركنند كار ميكنند و نه هروقت كه دلشان بخواهد، هروقت كه بايد از خواب بيدار شوند بيدار ميشوند و نه هروقت كه دلشان بخواهد، هر وقت که بايد بخوابند ميخوابند ونه هروقت كه دلشان بخواهد و هزاران هزار مثال ديگر از اينگونه مثالها وجود دارد كه بيانگر افرادي است كه درزندگي خود انگيزههاي ارزشمندي دارند.
چه افرادي داراي انسانيت هستند؟
از نظر من افرادي كه درهمۀ شرایط ودرهمۀ مسائل زندگي هرآنچه را كه براي خود ميپسندند براي طرف مقابل خود هم بپسندند.
چه افرادي با غيرت و با شخصيت هستند؟
افرادي كه سختيها و مشكلات زندگي را به جان میخرند و زير بار حقارت و بيشخصيتي نميروند را، من جزء افراد با غيرت و با شخصيت ميدانم، و افرادي را كه حاضرند هر حرفي و هر حقارتي را بپذيرند كه مبادا كمي سختي بكشند و يا به مشكل بخورند را من هرگز جزء اين گروه نميدانم.
چه افرادي متعهد هستند؟
افرادي كه تعهد خود را به ديگران نوعي بدهي به ديگران ميدانند و ايمان دارند كه تعهد انسانها است كه انسان را با انسانهاي ديگر متفاوت ميكند و در زندگي خود تلاش ميكنند درحد توانشان به هرآنچه كه ميگويند عمل كنند.
چه افرادي راحت طلب نيستند؟
از نظر من افرادي كه بين خود وكشاورزان وكارگران و نوكران و كلفتها برتري نميبينند.
چه افرادي منطقي هستند؟
افرادي كه هرگز از واقعيت فرار نميكنند و معمولاً اول فكر ميكنند و بعد صحبت ميكنند.
بر فرض مثال اگر شما به يك فرد منطقي بگویيد يك سال هر شب ساعت ۲ نيمه شب بخوابد و صبحها ساعت ۵ صبح ازخواب بيدارشود و در ازای آن به او هر آنچه كه میخواهد بدهید، هرگز نميپذيرد چون منطق به او ميگويد تو توانايي انجام چنین کاری را نداري، يا اگر به يك فرد منطقي بگویيد يك مساحت ۱۰۰۰ كيلومتري را با اتومبيلی كه حداكثر سرعت آن ۱۸۰ كيلومتر است در طی ۵ ساعت طي كن و بعد هرآنچه كه بخواهي به تو ميدهيم هرگز نميپذيرد چون شعورش به او اجازه نميدهد كه بپذيرد.
چه افرادي بي قيد و بند هستند؟
از نظر من افرادي كه معناي زندگي را نفهميدهاند و بر هيچ دين، مذهب و هيچ اصول اخلاقی ای پايبند نيستند، در زندگي نه براي خود و نه براي ديگران ذرهاي ارزش قائل نيستند.
چه افرادي براي شأن خود ارزش قائل نيستند؟
افرادي كه حاضرند يك ساعت بيشتر بخوابند و از يكصد نفر عذرخواهي كنند، افرادي كه حاضرند سرمايهشان دوبرابرشود و در مقابل يكصد نفر طلبكار گردن كج كنند، افرادي كه حاضرند چاپلوسي كنند تا بتوانند از رفاه بيشتري برخوردار شوند، از نظر من یک انسان بايد خيلي بيارزش باشد كه حتي براي خودش هم ارزش قائل نباشد.
چه افرادي در زندگي بيانگيزه هستند؟
افرادي كه فكر كردهاند به دنيا آمدهاند كه فقط بخورند، بخوابند، بيدارشوند و هرگز نه به آمدن و نه به رفتن خود فكرنكردهاند. اينگونه افراد از نظر من فقط وفقط زندهاند و هرگز زندگي نكردهاند.
چه افرادي خود را ناتوان ميبينند؟
افراد راحت طلب افرادی هستند که خود را ناتوان میبینند. به قول مادربزرگ خدا بيامرزم ميگفت: « نهنه جون نميتوانم و بلد نيستم راحتي جون است. » از نظر من هم اين جمله کاملاً صحیح است.
چه افرادي بي تعهد هستند؟
افرادي كه منافع و رفاه خود را مهمترين مسئله زندگي ميدانند، برفرض مثال فردي در شركتي استخدام ميشود و با كارفرما به توافق ميرسند كه از فردا صبح مشغول به كار شود اما آن فرد بعد از خروج از آن شركت آگهي استخدامي را ميبينند كه حقوق آن دوبرابر از شرکت قبل است و درثانيه ازتعهد خود غافل ميشود و در پي آن حقوق دو برابر ميرود. يا اینکه فردي با افرادي قراردارد و احساس ميكند اگر با تاكسي برود به قرار خود ميرسد و اگر با اتوبوس برود به موقع نميرسد اما این فرد با اين علم ترجيح ميدهد ده نفررا معطل خود كند اما پول اضافي خرج نكند.
چه افرادي خود خواه وخودپرست هستند؟
افرادي كه اگر ده نفر در اوج عطش باشند و فقط يك ليوان آب باشد آن يك ليوان آب را به راحتي نوش جان ميكند و توانايي گذشتن از اين رفتار زشت خود را ندارد.
چه افرادي بي منطق هستند؟
افرادي كه بيشتر از گوشها و چشمان خود استفاده ميكنند، نه ازعقل خود. بر فرض اگر شما به فردی بیمنطق بگویيد از ايران تا روسيه را در دريا شنا كن و وقتي به روسيه رسيدي به تو يك گنج ميدهیم، به جاي اينكه به غيرممكن بودن اين كار توجه كند فقط وفقط به آن گنج فكر ميكند، و يا بعضي وقتها بعضي از جوانان را من ميبينم كه ميگويند من در پنج سال آينده بايد از صفر به يك ميليارد تومان سرمايه برسم از نظر من اينگونه افراد با اين نوع بي منطق بودنشان يا خود را خدايي نكرده به راههاي خلاف ميبرند و يا اينكه از خود فردي افسرده ميسازند.
چه افرادي تنبل و راحت طلب هستند؟
افرادي كه از خود متشكر هستند و فكر ميكنند درب آسمان باز شده است و آنها از آسمان به زمين آمدهاند و جدا از انسانهاي ديگر هستند. اينگونه افراد فكر ميكنند كه زرنگ هستند و غافلند از حماقت خود، برفرض مثال اگر فردي تنبل و راحتطلب در بين ۱۰ نفر كار كند فكر ميكند زرنگ است كه به اندازهي نصف آنها هم كار نكرده است و عمري در غفلت است كه خود را به آن ۹ نفر ديگر بدهكار كرده است.
چه افرادي احساساتي هستند؟
هر فردي كه توانايي نداشته باشد احساس خود را بعد از عقل خود قرار دهد، جزء افراد احساسی مينامند، احساس بينهايت ارزشمند است تا زماني كه بعد از عقل قرار گيرد و بينهايت خطرناك است زماني كه قبل از عقل قرار گيرد.
چه چيزهايي اراده انسان را تقويت ميكند؟
۱) جبر روزگار ۲) مبارزه با نفس ۳) درك كردن تواناييهاي خويش ۴)انگيزههاي ارزشمند داشتن ۵) داراي انسانيت بودن ۶) با غيرت و با شخصيت بودن ۷) متعهد بودن ۸) راحت طلب نبودن ۹) منطقي بودن.
چه چيزهايي اراده انسان را تضعيف ميكند؟
۱) بيقيد و بند بودن ۲) براي شأن خود ارزش قائل نبودن ۳) بيانگيزه بودن ۴) خود را ناتوان ديدن ۵) بيتعهد بودن ۶) خودخواه و خودپرست بودن ۷) بيمنطق بودن ۸) تنبل بودن ۹) احساسی بودن
ما اگر زندگي را دريا بدانيم و خود را در اين دريا كشتي فرض كنيم، من اراده را سكان كشتي ميدانم، كشتي بدون سكان را دريا وموجها هستند كه هدايت ميكنند، در صورتي كه اگركشتي سكان داشته باشد سكان كشتي است كه به كشتي سمت و سو ميدهد و آن را هدايت ميكند، ما بايد خوب بدانيم اگر فردي با اراده باشيم خود ما هستيم كه به زندگيمان سمت و سو ميدهيم و اگر خدايي نكرده فردي بياراده باشيم زندگي و شرایط آن هستند كه به ما سمت و سو ميدهند ؛ اولين قدم براي با ارادهشدن تشخيص اهميت آن در زندگي است، تا زماني كه ما نتوانيم ارزش واقعي آن را بيابيم قطعاً براي دستيابي به آن خيلي تلاش نخواهيم كرد، ما بايد در خودمان اراده بسازيم و يا اينكه بپذيريم در زندگي روز به روز پسرفت كنيم و يا اگر خوششانس باشيم درجا بزنيم.
رفاه در زندگي خوب است اما متأسفانه من يكي از دلايل كم رنگ شدن اراده در دنيا را همين رفاه ميدانم، برفرض مثال اگر به ما بگويند با آب سرد ظرف و يا رخت ها شسته شود فوراً ميگویيم نميشود، اگر بگويند بدون ماشين شخصي به مسافرت برويم ميگوئيم غيرممكن است، اگر بگويند ۵ سال روزي ۱۰ ساعت كار كنيم ميگویيم پس كي زندگي كنيم و هزاران هزار مثال ديگر از اين قبيل وجود دارد، من متأسفم براي افرادي كه تا زماني كه مجبور به قدم برداشتن نباشند قدم بر نميدارند، از نظر من افراد با اراده درخيلي از مسائل زندگي قبل از آنكه مجبور به انجام كارهايي شوند خود را مجبور به انجام آن كارها ميكنند و اينگونه افراد مگر موارد خاصی در زندگيشان باشد در غير اينصورت درطول زندگي خود هرگز مجبور به انجام دادن كاري نميشوند، زيرا به خود آموختهاند كه خود را براي انجام امور مجبور كنند كه روزي مجبور نشوند.
من بهترين وسيله براي دستيابي به اهدافمان را اراده ميدانم، اگر ما هم ميخواهيم جزء افراد با اراده دنيا باشيم بايد و بايد از همين امروز و نه از فردا، از اول هفته، از اول ماه، یا از اول سال بلكه از همين امروز براي زندگي خودمان برنامه ريزي كنيم و بدانيم براي دستيابي به اهدافمان بايد و بايد به برنامهريزيهايمان عمل كنيم.
من فكر ميكنم حداقل ۹۹% ازافراد دنيا اهداف و آرزوهايي دارند، اما شايد فقط و فقط ۱% از افراد به اهداف و آرزوهايشان ميرسند، اگر ما به لطف خداوند ميخواهيم جزء آن يك درصدها باشيم بايد خوب بيانديشيم تا بتوانيم تفاوت بين عملكرد اين دوگروه را بدانيم و قطعاً افرادي كه مثل آن يك درصدها عمل كنند به اهداف و آرزوهاي خود ميرسند. اما افرادي كه مثل آن ۹۹%ها عمل كنند قطعاً نتيجه را مثل آنها دريافت ميكنند.